توماس جفرسون
توماس جفرسون (به انگلیسی: Thomas Jefferson) یکی از متفکرین اصلی و بنیانگذاران آمریکا (برای ترویج دادن ایدهآلهای جمهوری خواهی در آمریکا)، نویسندهٔ اصلی اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا و سومین رییس جمهور آمریکا است. توماس جفرسون از سال ۱۸۰۱ میلادی دو دوره متوالی چهار ساله رییس جمهوری آمریکا بود. این زمان مصادف است با سالهای ۱۱۷۹-۱۱۸۷ هجری خورشیدی که طی آن فتحعلی شاه قاجار پادشاه ایران بود.
مهمترین وقایع در طول ریاست جمهوری وی خرید ایالت لوئیزیانا در ۱۸۰۳ و اکتشاف لوییس و کلارک (۱۸۰۶-۱۸۰۴) هستند.
به عنوان یک سیاست مدار فیلسوف وی حامی روشنگری بود و بسیاری از رهبران روشن فکر در بریتانیا و فرانسه را میشناخت.
وی کشاورزی مستقل که در زمین خود کشت میکند را به صورت مثالی ایدهآل برای ارزشهای جمهوری خواهی میدید و معتقد بود که خط مشی سیاسی دولت باید به سود وی باشد.وی به شهرها و سرمایه گذاران بیاعتماد بود و طرف دار حقوق ملت و یک دولت فدرال به شدت محدود شده بود. دموکراسی جفرسونی به نام وی نامگذاری شدهاست. وی همچنین به همراه جیمز مادیسون پایهگذار حزب دموکرات-جمهوری خواه است که به مدت یک ربع قرن سیاستهای آمریکا را قبضه کرده بود. وی همچنین فرماندار ایالت ویرجینیا (۱۷۷۹–۱۷۸۱) در زمان جنگ و اولین دبیر دولت آمریکا (۱۷۸۹–۱۷۹۳) و دومین معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا (۱۷۹۷–۱۸۰۱) بود.
وی حامی جدایی دین از سیاست و نویسندهٔ قانون آزادی ادیان ویرجینیا بود.
وی همچنین، باستانشناس، دیرینشناس و نویسنده بود. توماس جفرسون دانشگاه ویرجینیا را در سال ۱۸۱۹ میلادی، بنیان نهاد.
توماس جفرسون بههمراه مارتین ون بورن تنها نفراتی هستند که توانستهاند به عنوان دبیر دولت آمریکا، معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا و رییس جمهور آمریکا خدمت کنند.
در اوج درگیریهای حزبی در سال ۱۸۰۰ توماس جفرسون در یک نامه محرمانه نوشت:
«من در حضور خدای سوگند خوردهام که دشمن همیشگی هرگونه خودکامگی در اندیشه بشر باشم».
تولد و بچگی
توماس جفرسون در ۱۷۴۳ در مستعمره ویرجینیا در آمریکای شمالی در خانوادهای نزدیک به اشخاص برجستهٔ ویرجینیا به دنیا آمد. وی سومین فرزند از هشت فرزند خانواده بود. مادر وی جین رندولف دختر ایشام رندولف (ناخدای کشتی و گاهی کشاورز) بود. پدر وی پیتر جفرسون یک کشاورز و بازرس کشاورزی البه مارله در ویرجینیا بود. پدر وی از نژاد ویلزی بود. زمانی که سرهنگویلیام رندولف در ۱۷۴۵ درگذشت پدر توماس وظیفهٔ نگهداری از مزرعهٔ تاکاهو، املاک ویلیام رندولف و پسر خردسال وی توماس مان رندولف را به دست گرفت. همان سال خانوادهٔ توماس به تاکاهو تغییر مکان دادند و به مدت ۷ سال در ان جا ماندند تا زمانی که به خانهٔ خود در البه مارله باز گشتند تا در ان جا پیتر به مقام کولونلی (مقامی مهم در آن زمان) دست یابد.
تحصیل
در سال ۱۷۵۲ وی به مدرسهای محلی که توسط ویلیام داگلاس اداره میشد رفت. وی در سن نه سالگی شروع به خواندن زبانهای فرانسوی، لاتین و یونانی کرد. در سال ۱۷۵۷ زمانی که چهارده سال داشت پدرش در گذشت و به وی ۲۰ ک. م. زمین و تعداد بسیاری برده ارث رسید. وی خانهٔ خود را در آن جا بنا کرد که بعدها با نام مانتیسلو شناخته شد.
بعد از مرگ پدرش وی از ۱۷۵۸ تا ۱۷۶۰ در مدرسهٔ وزیر فرهیخته جمیز مائوری(James Maury) به تحصیل پرداخت. این مدرسه در گوردون اسویل ویرجینیا بود. وی با خانوادهٔ مائوری هم منزل و برخوردار از تحصیلات کلاسیک شد و تاریخ و علوم خواند.
در سال ۱۷۶۰ وی در ۱۶ سالگی وارد کالج ویلیام اند ماری شد و در آنجا به تحصیل رشته حقوق زیر نظر استاد خود جورج وفی پرداخت و سپس با بالاترین افتخارات از آنجا فارغالتحصیل شد و در دانشگاه آنجا در دانشکده فلسفه نامنویسی کرد و در زیر نظر استاد خود ویلییام اسمال به مطالعهٔ ریاضیات، متافیزیک و فلسفه پرداخت. ویلیام اسمال توماس مشتاق را با نوشتههای تجربه گرای بریتانیا مانند جان لاک، فرانسیس بیکن و آیزاک نیوتن آشنا کرد؛ سه تنی که توماس جفرسون آنها را «بزرگترین مردانی که جهان زاییدهاست» خواند. وی همچنین به نواختن ویولن و خواندن تاسیتوس و هومر روی آورد. وی در سال ۱۷۶۲ با بالاترین نمرات فارغالتحصیل شد و در ۱۷۶۷ به هیأت وکلای ویرجینیا پیوست.
خانواده
در یکم اکتبر ۱۷۶۵ بزرگترین خواهر وی در سن ۲۵ درگذشت. توماس برای مدتی برای مرگ وی سوگوار بود زیرا این خواهر وی خود نیز روشنفکر و با توماس همفکر بود. وی هر سال با پروندههای قضایی زیادی سر و کار داشت. در ۱۷۷۲ با مارتا ویلز اسکلتون، یک بیوه، ازدواج کرد و او را برای زندگی به یک خانه کوهستانی نیمساخته در مانتیسلو برد.
دادار باوری
همانند دیگر بنیان گزاران آمریکا، تاماس جفرسون، یک «دادار باور» بود که خرد را برتر از وحی انگاشته و دکترینهای سنتی مسیحیت، من جمله تولد عیسی از دختری باکره، گناه نخستین و رستاخیز عیسی را مردود و غیر منطقی میپنداشت. در عین اینکه جفرسون به انگارههای ارتدکس مسیحیت باور نداشت، مردی معتقد به اخلاقیات و معنویات بود. تحت تأثیر شیمیدان و فیلسوف بریتانیایی، جوزف پریستلی، جفرسون بخشی از نبوغ شگفت انگیز و بی همتای خود را صرف شناخت کاراکتر تاریخی مسیحیت، عیسای ناصریه کرد
جفرسون معتقد بود که پیام عیسی توسط یکی از حواریونش بنام «پولس» بهمراه چهار نویسنده انجیل عهد جدید و اصلاح گران پروتستان، به ورطه فساد و تباهی کشانده شده - هنگامی که رئیس جمهور آمریکا بود، تیغی را برداشته و به جان انجیل افتاد. قسمتهایی را که اشاره به معجزه و موارد مضحک ماوراء الطبیعه داشت، از انجیل بُرید و به زباله دان انداخت. تنها بخشهایی را دست نخورده گذاشت که به تمثیل و مسائل اخلاقی مربوط بود. حاصل و برآمد این کار، نوشتاری شد با فرنام « فلسفه عیسای ناصریه » و تأکیدی بر باور جفرسون که عیسی نه ملکوتی بود و نه الهی، بلکه آموزگاری بود برای عقل سلیم که تلاش خود را بر اخلاقیات متمرکز کرده بود.
بعد ها، بر پایه انجیلهای یونانی، لاتین، فرانسوی و انگلیسی، پژوهشی را به ثمر رساند با فرنام، « زندگی و اصول اخلاقی عیسی »، که مردمان آن را به نام انجیل جفرسون می شناسند. به یکی از دوستانش گفته بود: « من یک مسیحی واقعی هستم که پیرو دکترینهای اخلاقی عیسی ست.» -- برای جفرسون، معجزه، پوچ و بی معنی بود. او، پیامهای اخلاقی عیسی را مرکز ثقل باورهای خود قرار داده بود...
سالهای آخر
جفرسون در مانتیسلو بازنشسته شد تا بتواند زمان بیشتری برای فکر کردن درباره طرحهای بزرگش برای دانشگاه ویرجینیا داشته باشد. یک اشراف زاده فرانسوی بیان داشت که «او خانه و اندیشهاش را در بلندی قرار دادهاست که از آنجا میتواند جهان را با دید دیگری ببیند». وی در ۴ ژوئیه ۱۸۲۶ از دنیا رفت.
سالهای حضور در کنگره ویرجینیا
به روشنی مینوشت هر چند سخنران خوبی نبود. در کنگره ویرجینیا از قلمش به جای زبانش برای بیان باورهایش استفاده میکرد. این عضو خاموش کنگره، در ۳۳ سالگی اعلامیه استقلال آمریکا را طرحریزی کرد. در سالهای بعد تلاش او بر این بود که نظراتش را به واقعیت بدل کند. مهمترین کاری که وی در این سالها کرد نوشتن لایحه آزادی مذهبی برای ایالتویرجینیا بود که این لایحه در ۱۷۸۶ تصویب شد.
سالهای پس از استقلال آمریکا
جفرسون اولین رئیس جمهور آمریکا است که مراسم تحلیف ریاست جمهوری را درشهر واشینگتن به جا آورد. جفرسون علایق و مهارتهایی متفاوت در زمینههای مختلف از امور آموزشی گرفته تا معماری و موسیقی داشت. حمایت وی از افزایش اقتدار دولت مرکزی باعث شد تا جرج واشینگتن در سال ۱۷۸۹ وی را به عنوان وزیر امور خارجه خود برگزیند. اگرچه وی در سال ۱۷۹۳ از این سمت کناره گیری کرد، اما بار دیگر در سال ۱۷۹۶ در سمت معاون رئیس جمهور وارد عرصه شد و به عنوان رهبر معنوی مخالفت با فدرالیسم به اوج رسید. جفرسون در حالی دور دوم ریاست جمهوری خود را در سال ۱۸۰۹ به پایان رساند که تلاش میکرد کشورش را از درگیر شدن در جنگهای ناپلئون در اروپا برحذر دارد
اعلان استقلال اثر معروف
جان ترامبول (کمیته پنج نفره در حال ارائهٔ لایحه استقلال پیشنهادیشان به کنگره)
منبع :ویکیپدیا
توماس جفرسون |
|
توماس جفرسون |
۳مین رئیسجمهور ایالات متحده |
مشغول به کار ۴ مارس ۱۸۰۹ – ۴ مارس ۱۸۰۱ |
پس از |
جان آدامز |
پیش از |
جیمز مادیسون |
۲مین معاون رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا |
رئیسجمهور |
جان آدامز |
پس از |
جان آدامز |
پیش از |
آرون بور |
۱مین وزیر امور خارجه ایالات متحده |
مشغول به کار ۲۲ مارس۱۷۹۰ – ۳۱ دسامبر ۱۷۹۳ |
رئیسجمهور |
جورج واشنگتن |
پس از |
جان جی (کفیل) |
پیش از |
ادموند راندولف |
۲مین فرماندار ایالت ویرجینیا |
پس از |
پاتریک هنری |
پیش از |
ویلیام فلمینگ |
اطلاعات شخصی |
تولد |
۱۳ آوریل ۱۷۴۳ شادول، ویرجینیا |
مرگ |
۴ ژوئیه ۱۸۲۶ میلادی (۸۳ سال) شارلوتزویل، ویرجینیا |
ملیت |
ایالات متحده آمریکا |
حزب سیاسی |
حزب دموکرات-جمهوریخواه |
همسر |
مارتا ویلز اسکلتون جفرسون |
فرزندان |
مارتا واشنگتن، جین راندولف |
آلما ماتر |
کالج ویلیام و مری |
پیشه |
، سیاستمدار |
دین |
Christian deism |
امضاء |
|